معنی جمع جنین

اجنه

رویان

جرثومه، جنین، شرنقه

جمع، حکایه، طفل، مجموع

جنین , رویان , گیاهک تخم , مرحله بدوی

جمع , صیغه جمع , صورت جمع , جمعی

افزوده شدن , منتج گردیدن , تعلق گرفتن , انباشتن , جمع شده , جمع شونده , اندوختن , رویهم انباشتن , فراهم اوردن , گرداوردن , سوار کردن , جفت کردن , جمع شدن , گردامدن , انجمن کردن , ملا قات کردن

رویان

هر چیز پوشیده و مستور

feto

embrione

هرچیز پوشیده، موجودی که هنوز در رحم مادر به رشد خود ادامه می دهد. [خوانش: (جَ) [ع.] (اِ.)]

فرزند هر‌ موجود مهره‌داری که در رحم یا تخم قرار دارد و پس از رسیدن به مرحلۀ خاصی از تکوین از جای خود خارج می‌شود، رویان،

Bazillus (m), Keim (m)

جَمْع، (جَمَعَ، یَجْمَعُ) گرد آوردن- جمع کردن- اضافه نمودن،

226